بسمه تعالی
این بار که لباسهای کهنه و مستعمل رو برده بودم که یه سری کم در آمد و نیازمند ببرند دیدم که یه خانوم خیلی پیر با کمری خم از غم و غصه که به دنبال جوونی خودش میگشت با حالت خمیده ی خودش اومد و یه سری لباس برداشت و در آخر گفت که فلانی میتونم این گونی رو هم ببرم .
گفتم که آخه اضافی این لباسها رو باید که بریزیم توی گونی و ببریم .
گفت که آخه میخوام ببرم بندازم زیرم ؛ و معلوم شد که این بنده ی خدا زیرانداز میخواد که الحمدلله دوتکّه موکت دو سه متری همراهم بود از خونه ی کسی که بخشیده بود گفتم که اگه زیر انداز میخوای این رو ببر و اونهم با خوشحالی زیاد و دعای خیر خوبش رو انتخاب کرد و برد
میخوام بگم که یه همچین آدمهایی هم در شهر ما پیدا میشن مگه نه، خودمون باشیم د راین سن سال چه انتظاری از مردم داریم و آیا مادرمون رو در این حال ببینیم چه میکنیم .
خیلی سخته دوستان راه درست زندگی کردن و آدم بودن
خدایا خودت ما رو با روش صحیح اهل بیت (ع) د رزندگی آشنا کن و توفیق عمل به اونها رو هم بده .